حماقت یعنی من!






















کافه چپ دست

لبخند بزن......این بار به خاطر من...باشه..

 

عزیزم تو شاهکار آفرینش خداوندی اوراسپاس.....
ستایش می کنم خداوند را به خاطر تمام نعمتش وتسلیم

 

دربرابر عظمتش ستایش می کنم اورا

 

ستایش می کنم اورا که در بردارنده ی عالم وآفریننده ی بنی آدم است

 

که پادشاهی او را سزاست وفرمانر وایی اورا رواست وستایش

 

می کنم اورا به پاس آفرینش شما دوست های گلم

 

سلام دوستای گلم....خوبید؟؟؟؟امیدوارم .

 

چه بخوام و چه نخوام حس بدی دارم.نه واسه ی امروز یا دیروز...نه واسه ی این کلهی پوکم که داره بد بختم میکنه نمیدونم واسه ی یه چیز خنده دار نه شایدم خیلی مهم.

 

دل همه پره...........دل همه ی همه حتی منی که .....

 

زندگی جالبیه ولی دوسش دارم...هیجان داره توش حداقل.کمی غمگینه اما همین غمش باعث این حسه منه.حس الانمو دوس دارم با اینکه خیلی سنگینه با اینکه ابریه ولی دوسش دارم.

 

اینو دوست دارم تو رو دوست دارم خودمو دوست دارم همتونو دوست دارم ولی کیه منو دوس داشته باشه؟
 
حتما شنيده ايد كه گفته اند انسان در نخستين لحظه مرگ ، 21 گرم وزن كم مي كند. وزن روح آدمي؟ و حتما باور داريد كه انسان با سيماچه هاي خود زندگي مي كند.با پرسونایش. با حجاب ها.مي شود تمرين كرد و به خلوص عریانی درون رسيد. حجاب ها را كنار زد. انساني تازه كه از دل خاكستر سوختن خويش خلق مي شود. ققنوس وار؟
حماقت یعنی من!
 

که اینقدر می روم تا تو دل تنگ شوی...

 

خبری از دل تنگی تو نمی شود...!

 

بر می گردم چون دل تنگت می شوم...

 

این متنی بود که سر کلاس فیزیک وقتی داشتم درس جواب میدادم پای تخته و معطل بودم تا بقیه درس جواب بدن تو ذهنم اومد.تنها بچه ای بودم که فیزیکم 20 شد.(الان فضام)
بحث اصلی:من به ظاهر آدم شاد.خول.کمی عاشق(احساسی).کاملا ریلکس.بی تفاوتو....
 

ولی نمیدونم چرا آخه چرا نه واقعا چرا نمیتونم دوستامو خوشحال کنم هان؟

 

از من که پنهون نیست خدام که میدونه پس از شما چه پنهون که بنده از همین الان عزم و اراده ی آهنینم را در پی گرفته ام و به سمت عوض کردن روحیه ی دپرس دوستای گلم به خصوص تریپ افسرده هاشونم.

 

گرچه میدونم خریته و خودم از همه بدترم ولی نیکی ام دیگه منم که حساااس :دی

 

(با چشات می خندی اما تو دلت یه چیز دیگس) این حرفیه که این چند روزه دارم از یکی از بهترین دوستام میشنوم.ولی آره دیگه منم که عاشق.

 

باید این کارو بکنم .... تو عمرم کاری نبوده که بخوام بکنم و نتونم و نشه واگه عشقم بکشه شده مدرسرم دپرس کنم این چند تا رفیق رو میارم رو فرم :دی

 

 

برای دلخوشی‌ام

 
همین كافیست

 
كه خیال‌هایمان به هم نزدیك است...

 

 
(دور باش اما نزدیک...من از نزدیک بودن های دور می ترسم.....!!!)
 
درویش کوچه های تنهاییم ، کاسه گدایی مرا سکه نگاه تو کافیست ...
 
کلی با ذوق و علاقه به پگاه(گویا یک آویزان است)
 
گفتم میخوام وکیل شم بین چی داده
 
یارو کلي درس ميخونه قاضي ميشه يه پرونده ميذارن جلوش ميگن حکم چيه؟
 
ميگه: خشت
زد هر چی روحیه بود ترکوند.
 

 



نظرات شما عزیزان:

sarvenaz
ساعت23:09---25 ارديبهشت 1390
گاهی اوقات بعضی چیزها غالفلگیرت می کند... نمی دانی بخندی یا اشک های حلقه زده در چشمانت را پاک کنی...
گاهی اوقات احساس می کنی کوله باری معرفت تو را احاطه کرده...
و گاهی فقط می خواهی بگویی دوستت دارم...!
( خوب دیگه چرت زیاد گفتم!!... وبتون خیلی توپه!! خیلی!! راستی دوباره باید متذکر بشم که شدیدا دوستتون می دارم!!)


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 21 / 2 / 1390برچسب:,ساعت 22:13 توسط asa| |